ابنمرحل ابوعبدالله صدرالدین محمد بن عمراِبْنِ مُرَحَّل، ابوعبدالله محمد بن عمر بن مکی بن عبدالصمد، ملقب به صدرالدین (شوال ۶۶۵ -۲۴ ذیحجه ۷۱۶/ ژوئیه ۱۲۶۷-۹ مارس ۱۳۱۷)، شاعر و فقیه شافعی. میباشد. ۱ - وجه تسمیهاز آنجا که پدرش وکیل متصدی) بیتالمال دمشق]] بود، وی به ابن وکیل نیز شهرت یافته است. [۱]
ادفوی، جعفر، الطالع السعید، ج۱، ص۵۸۱، به کوشش سعد محمد حسن، قاهره، ۱۹۶۶م.
[۲]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۴، ص۲۶۴، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
گاه او را ابن جوهری [۳]
ابن رافع سلامی، محمد، ذیل مشتبه النسبة ذهبی، ذیل، ج۱، ص۴۶، به کوشش صلاحالدین منجد، بیروت، ۱۹۷۶م.
و ابن خطیب [۴]
ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنه، ج۵، ص۳۷۳، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.
نیز خواندهاند.۲ - ولادتابن مرحل در دمیاط مصر چشم به جهان گشود و در دمشق پرورش یافت. [۵]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱، ص۲۶۴، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
[۶]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱، ص۲۶۵، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
۳ - اساتیداز مشایخ او میتوان به پدرش عمر بن مکی ، قاسم اربلی و مسلم ابن علاّن اشاره کرد. [۷]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۴، ص۲۶۵، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
۴ - تدریسابن مرحل به طور مداوم بین شام و مصر درآمد و شد بود. به مدت ۷ سال مشیخة دارالحدیث اشرفیه را برعهده داشت در مدارس شام و مصر به تدریس اشتغال ورزید، وی از اولین کسانی بود که در مدرسه ناصریه قاهره - پس از افتتاح آن در ۷۰۳ق - به تدریس پرداخت. [۸]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۴، ص۲۶۵، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
[۹]
سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۱، ص۲۵۴، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۶م.
[۱۰]
ابن دقماق، ابراهیم، الانتصار لواسطة عقد الامصار، ج۱، ص۱۰۰، بیروت، دارالا¸فاق الجدیدة.
[۱۱]
نویری، احمد، «نهایة الارب»، ملحقات السلوک، ج۱،(۳)، ص۱۰۴۰.
۵ - شاگردانبا این وصف از شاگردان و راویان وی تنها برادرزادهاش زینالدین محمد بن عبدالله [۱۲]
ابن رافع سلامى، محمد، الوفيات، ج۱، ص۲۱۱، به كوشش صالح مهدي عباس، بيروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
و دواداری را که در کتاب کنزالدرر [۱۳]
دواداری، ابوبکر، کنزالدرر، ج۹، ص۴۴، به کوشش رویمر، قاهره، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م.
از وی روایت کرده است، میشناسیم.۶ - ترک دمشقابن مرحل در ۷۰۳ق به جای عبدالله بن مروان فارقی، به عنوان خطیب جامع اموی دمشق تعیین گردید، ولی به زودی با مخالفت شدیدی روبهرو شد که به برکناری او از این سمت انجامید [۱۴]
ابن کثیر، البدایه، ج۱۴، ص۸۳.
[۱۵]
مقریزی، احمد، السلوک، ج۱(۳)، ص۹۵۷، به کوشش محمد مصطفی زیاده، قاهره، ۱۹۴۱م.
، وی گویا در این پیشامد به فساد اخلاقی متهم شد و کارش به بد نامی کشید و از این رو دمشق را ترک گفت [۱۶]
ابن کثیر، البدایه، ج۱۴، ص۸۳.
[۱۷]
مقریزی، احمد، السلوک، ج۲(۱)، ص۸۸، به کوشش محمد مصطفی زیاده، قاهره، ۱۹۴۱م.
[۱۸]
ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنه، ج۵، ص۳۷۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.
[۱۹]
ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنه، ج۵، ص۳۷۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.
و آنگاه رهسپار حلب شد و در آنجا به تدریس پرداخت و از منزلت خوبی برخوردار گردید.۷ - وفاتپس از چندی توسط نایب سلطان به مصر دعوت شد و تقریباً تا پایان عمر از آنجا بیرون نرفت و هم در آنجا درگذشت و در گورستان قرافه در قاهره کنار قبر شافعی به خاک سپرده شد. [۲۰]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۴، ص۲۶۴، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
[۲۱]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۴، ص۲۶۷، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
۸ - دخالتهای سیاسیابن مرحل تا حدودی در جریانهای سیاسی روزگار خود در شام و مصر دخیل بود. از جمله توسط جمالالدین اقش افرم والی دمشق جهت اخذ بیعت از امرا برای بیبرس - که با سلطان ناصر رقابت داشت - اعزام گردید و همچنین اطلاعاتی در مورد توان جنگی و سازمان دهی نظامی نیروهای سلطان ناصر، برای افرم فراهم آورد، و نیز برخی موارد دیگر که در منابع ذکر شده است. [۲۲]
دواداری، ابوبکر، کنزالدرر، ج۹، ص۲۴۰- ۲۴۱، به کوشش رویمر، قاهره، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م.
[۲۳]
مقریزی، احمد، السلوک، ج۲(۱)، ص۶۴ – ۶۵، به کوشش محمد مصطفی زیاده، قاهره، ۱۹۴۱م.
[۲۴]
مقریزی، احمد، السلوک، ج۲(۱)، ص۷۲-۷۴، به کوشش محمد مصطفی زیاده، قاهره، ۱۹۴۱م.
[۲۵]
مقریزی، احمد، السلوک، ج۲(۱)، ص۱۲۸-۱۲۹، به کوشش محمد مصطفی زیاده، قاهره، ۱۹۴۱م.
[۲۶]
ابن حجر عسقلانی، احمد، ج۵، ص۳۷۶، الدرر الکامنه، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.
[۲۷]
صفدی، خلیل،، الوافی بالوفیات، ج۴، ص۲۶۶-۲۶۷ به کوشش هلموت ریتر، بیروت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
۹ - آثارتنها اثر بازمانده از ابن مرحل الاشباه و النظائر است که در فقه شافعی نوشته شده است. ظاهراً مطالب این کتاب توسط ابن مرحل جمعآوری شده، ولی او خود فرصتی برای تدوین آن نیافته بوده است، تا آنکه برادرزادهاش آن را تدوین کرد و خود نیز مطالبی بر آن افزود، از این اثر دو نسخه خطی در کتابخانههای ازهریه [۲۸]
ازهریه، فهرست، ج۲، ص۴۲۹.
و چستربیتی (آربری)، شم موجود است.۱۰ - شخصیت علمیاز نظر شخصیت علمی برخی از شرححال نویسان، مثلاً ابن شاکر، [۲۹]
ابن شاکر کتبی، محمد، فوات الوفیات، ج۴، ص۱۴، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۲م.
و سبکی [۳۰]
سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۹، ص۲۵۳، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۶م.
[۳۱]
سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۹، ص۲۵۵-۲۵۶، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۶م.
به آگاهی او در زمینه فقه و حدیث و غیر آنها اشاره کرده و برخی دیگر گفتهاند که وی در ۲۲ سالگی فتوا میداده است، [۳۲]
ذهبی، محمد، ذیول العبر، ج۴، ص۴۵، به کوشش محمد سعید زغلول، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
ول در بیشتر منابع از شعر و ادب او سخن رفته است.۱۰.۱ - مناظرهابن مرحل اهل مناظره نیز بود و مناظراتی با ابن تیمیه داشت. [۳۳]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۴، ص۲۶۵، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
۱۰.۲ - حدیثدر مورد حدیث، سبکی [۳۴]
سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۹، ص۲۵۳، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۶م.
یادآور شده که چیزی از حدیث ابن مرحل به دست او نرسیده است.۱۰.۳ - شعردرباره شعر ابن مرحل نکتهای که باید بدان اشاره کرد، این است که به گفته برخی با وجود تبحری که در فنون شعری داشته، گاه اشعار دیگران را به خود نسبت میداده است. [۳۵]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱، ص۲۷۶، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
پارهای از اشعار ابن مرحل در منابع گوناگون آمده است [۳۶]
دواداري، ابوبكر، كنزالدرر، ۸، ص۳۸۵- ۳۸۸، به كوشش هارمان، قاهره، ۱۳۹۱ق/ ۱۹۷۱م.
[۳۷]
دواداری، ابوبکر، كنزالدرر، ۹، ص۲۴۰-۲۴۱، به کوشش رویمر، قاهره، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م.
[۳۸]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱، ص۲۶۷، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
[۳۹]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱، ص۲۸۴، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
[۴۰]
ابن شاکر کتبی، محمد، فوات الوفیات، ج۱، ص۱۵- ۲۵، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۲م.
[۴۱]
سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۱، ص۲۵۸-۲۶۷، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۶م.
به علاوه در فهرست نسخههای خطی ادبیات موزه عراق، دو مجموعه با شمارههای ۱۵۲۳ و ۱۵۳۴ معرفی شده که در آنها پارهای از اشعار ابن وکیل (که احتمالاً همین ابن مرحل است) به چشم میخورد. [۴۲]
نقشبندی، اسامه ناصر و ظمیاء محمدعباس، مخطوطات الادب بالمتحف العراقی، ج۱، ص۵۳۹، کویت، ۱۹۸۵م.
[۴۳]
نقشبندی، اسامه ناصر و ظمیاء محمدعباس، مخطوطات الادب بالمتحف العراقی، ج۱، ص۵۴۲، کویت، ۱۹۸۵م.
۱۱ - فهرست منابع(۱)ابن حجر عسقلانى، احمد، الدرر الكامنه، حيدرآباد دكن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م. (۲) ابن دقماق، ابراهيم، الانتصار لواسطة عقد الامصار، بيروت، دارالافاق الجديدة. (۳) ابن رافع سلامى، محمد، ذيل مشتبه النسبة ذهبى، به كوشش صلاحالدين منجد، بيروت، ۱۹۷۶م. (۴) ابن رافع سلامى، محمد، الوفيات، به كوشش صالح مهدي عباس، بيروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م. (۵) ابن شاكر كتبى، محمد، فوات الوفيات، به كوشش احسان عباس، بيروت، ۱۹۷۲م. (۶) ابن كثير، البدايه. (۷) ادفوي، جعفر، الطالع السعيد، به كوشش سعد محمد حسن، قاهره، ۱۹۶۶م. (۸) ازهريه، فهرست. (۹) دواداري، ابوبكر، كنزالدرر، به كوشش هارمان، قاهره، ۱۳۹۱ق/ ۱۹۷۱م. (۱۰) دواداري، ابوبكر، به كوشش رويمر، قاهره، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م. (۱۱) ذهبى، محمد، ذيول العبر، به كوشش محمد سعيد زغلول، بيروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. (۱۲) سبكى، عبدالوهاب، طبقات الشافعية الكبري، به كوشش محمود محمد طناحى و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۶م. (۱۳) صفدي، خليل، الوافى بالوفيات، به كوشش هلموت ريتر، بيروت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م. (۱۴) مقريزي، احمد، السلوك، به كوشش محمد مصطفى زياده، قاهره، ۱۹۴۱م. (۱۵) نقشبندي، اسامه ناصر و ظمياء محمدعباس، مخطوطات الادب بالمتحف العراقى، كويت، ۱۹۸۵م. (۱۶) نويري، احمد، «نهاية الارب»، ملحقات السلوک. (۱۷) اسنوي، عبدالرحيم، طبقات الشافعية، به كوشش عبدالله جبوري، بغداد، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م. ۱۲ - پانویس
۱۳ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوعبدالله ابنمرحل»، ج۴، ص۱۷۴۹. |